یادداشتی بر کتاب «پسر ایل»
خشنودی فرزند ایل از عروج عارفانه
علیالله سلیمی
وقتی کتاب زندگی یک شهید را ورق میزنید، با جنبههای مختلف یک زندگی عارفانه و مجاهدتهای بیشمار در راه رسیدن به معبود آشنا میشوید که هر برهه از این زندگی میتواند درسی برای رستگاری باشد. بهویژه اگر این شهید، خود از عالمان دینی باشد و با احساس مسئولیت در یک برهه زمانی خاص، و با عشق به حرمت و حریم اهل بیت(ع) و مبارزه با دشمنان قسمخورده دین و تشیّع، قدم در مسیری بگذارد که سرمنزل آن شهادت است و رسیدن به معبودی که رستگاری بشر را ثمره مجاهدت در راه حق و عدالت قرار داده است. برگ برگ دفترِ زندگی روحانی شهید مدافع حرم، محمدعلی قلیزاده، آغشته به رنگ و بوی معنویت و مجاهدت در راه آرمانهای انسانی است که با قلم مهدی باتقوا، این سیرِ زندگی به زیبایی ترسیم و روایت شده است. نویسنده در ابتدای کتاب توضیح میدهد که برای آشنایی با مراحل مختلف زندگی شهید، چه مراحل سخت و دشواری را طی کرده و در پایان، اطلاعات و دانستههایی در اختیارش قرار گرفته که هر کدام روایتی پراکنده از یک زندگی پرفراز و نشیب بوده است. اما آنچه در نهایت شکل کنونی کتاب «پسر ایل» را تشکیل داده، روایت یکدست و واحد از یک زندگی چند بُعدی است که شخصیت شهید محمدعلی قلیزاده در مرکز ثقل این زندگی قرار دارد. ویژگی اصلی این کتاب، درونی شدن اطلاعات پراکنده و در نهایت جاری شدن همه این اطلاعات و دانستهها از زبان خودِ شهید، با زاویه دید اول شخص مفرد و با رعایت سلسله مراتب زمانی و مکانی است که اینجا، راوی اصلی همه وقایع است. نویسنده برای روایت این زندگی، قالب ادبی «مستند داستانی» را انتخاب کرده و راوی این مستند داستانی هم خودِ شهید است که اتفاقاً در همان ابتدای اثر به شهید شدنِ خود اشراف و آگاهی دارد و میداند که حالا شهید شده است و میخواهد فارغ از دغدغههای دنیای فانی، همزمان با سیر در عالم ملکوت، به مرور وقایع ریز و درشت زندگیاش در زمان حیات خود بپردازد. در سطرهای اولیه اثر، مخاطب با شخصیتی آشنا میشود که به مقام شهادت در سرزمین سوریه نایل آمده؛ حدود نیم ساعت قبل گلولهای از ناحیه دشمن در سینهاش نشسته و حالا به حالت سجده افتاده و قرار است همرزمانش بیایند پیکر بیجان او به پشت میدان نبرد منتقل کنند. در این فاصله که پیکر بیجان او را ببینند و به پشت جبهه نبرد منتقل کنند، فرصتی برای مرور وقایع مهم یک زندگی و روایت جزئیات آن است. کلیات این زندگی را میشود در چند سطر خلاصه کرد؛ حجتالاسلام محمدعلی قلیزاده در چهارم آبان سال ۱۳۴۹ در یک خانواده عشایری مستقر در منطقه نقنه شهرستان بروجن استان چهارمحال و بختیاری به دنیا آمد. شهید قلیزاده روحانی و مسئول حوزه نمایندگی ولیفقیه در یگان امنیتی سپاه علیبن ابیطالب(ع) استان قم بود. او یکم دیماه ۱۳۹۴ با گروهی از تکاوران زبده برای دفاع از حرم عقیله بنیهاشم به شوق پرواز عازم سوریه شد که در عملیات آزادسازی شهرهای نبل و الزهرا شرکت کرد و در سیزدهم بهمن ۱۳۹۴ به شهادت رسید. مزار این شهید شاخص جامعه عشایری در گلزار شهدای زادگاهش شهر نقنه شهرستان بروجن قرار دارد. اما آنچه روایت این خط سیر زندگی را جذاب و خواندنی کرده، بیان جزئیات وقایع است که به قدرت قلم نویسنده برمیگردد. او کوشیده است جنبه استنادی کار تا جای ممکن در اولویت باشد و عنصر تخیّل که لازمه یک اثر داستانی است و بنابر قالب انتخابی نویسنده در این اثر، که ترکیبی از مستند و داستانی است، گزارههای تخیّلی در قسمتهای مستند اثر چندان ورود نکند و از این خصلت داستانی، تخیّل، بیشتر در توصیف موقعیتهای داستانی و فضاسازیهای لازم بهره گیرد که آن هم در خدمت شخصیتپردازی است. در این اثر، تمرکز اصلی نویسنده بر نمایانسازی وجوه مختلف شخصیتی راوی است و میشود گفت، عنصر شخصیتپردازی در این اثر سایر عناصر داستانی را تحتالشعاع خود قرار داده و این مستند داستانی، بیشتر متکی بر یک شخصیت واحد است که همه ظرفیتهای داستان در جهت بازتاب افکار و اندیشههای او حرکت میکند. از دیگر ویژگیهای این اثر، موفقیت در ایجاد «لحن» در بیان است که از دو منظر؛ محتوایی و ساختار به کمک متن آمده است. از منظر محتوایی، ساخت «لحنویژه» برای قهرمان شهید اثر که یک شخصیت روحانی و رزمنده است و در زمان روایت، شهادت وی برای خواننده محرز شده، یک امتیاز است که باور عمیق تشیّع مبنی بر اینکه شهید زنده است، را در ذهن خواننده تداعی میکند. با آنکه در همان ابتدای اثر، راوی به شهادت خود اشاره و خواننده هم در دنیای یک اثر ادبی این موضوع را میپذیرد، اما در طول اثر، راوی ضمن آگاهی از شهادت خود، به گونهای صحبت میکند و به نقل خاطرات گذشته از کودکی تا زمان شهادت میپردازد که گویی بعد از شهادت هم در میان ما، خوانندگان اثر، حی و حاضر است و چنان سرزنده و بانشاط به نقل خاطرات میپردازد که گاهی مخاطب را به شک میاندازد که مگر این راوی به شهادت نرسیده است، پس چگونه اینهمه به امور و جزئیات وقایع اشراف کامل دارد و با سرزندگی راوی سرگذشت خود شده است. این نکته بیشتر از آن جهت قابل توجه است که در طول اثر، که اغلب در قالب فلاشبک است و سلسله وقایع گذشته از دریچه نگاه راوی مرور میشود، بازگشت به زمان حال را هم داریم که پیکر راوی همچنان در همان حالت سجده قرار دارد و ارتباط وقایع گذشته با زمان حال را به نوعی پیوند میزند. از منظر ساختاری هم، لحن راوی، ارتباط ارگانیکی بین اجزای اثر ایجاد میکند، شناخت مخاطب از روحیات قهرمان اثر را بیشتر و در نتیجه باورپذیری کل اثر را دوچندان میکند. نکته کلیدی که در تاروپود کلی اثر جاری است، خشنودی راوی از نتیجه زندگیاش و رسیدن به مقام شهادت است. گویی همه حرکات و اقدامات او در مسیر مستقیم یک هدف طی شده و آن هم رسیدن به مقام شهادت در بهترین حالت ممکن بوده که سرانجام نصیبش شده است.
کتاب«پسر ایل»؛ مستند داستانی از زندگی روحانی شهید مدافع حرم محمدعلی قلیزاده به قلم مهدی باتقوا در 224 صفحه: مصور(رنگی) با شمارگان 1000 نسخه و قیمت 72000 تومان از سوی انتشارات خط مقدم در شهر قم منتشر شده است.